روزی که تو اومدی به دنیای ما
من شب قبل از تولد تو برای چک آپ رفته بودم دکتر . ولی درد زیادی داشتم . دکتر با دیدن من متوجه شد که انقباضاتم زیاده و دهانه رحم کمی باز شده بود به همین خاطر بعد از اینکه من رو فرستاد سونو یه نامه بستری بهم داد تا برم بیمارستان و تحت نظر باشم بلکه بتونند با دارو انقباضات رو کم کنند و جلوی تولد تو رو بگیرند آخه من تازه 8 ماهم بود و تو خیلی عجله کرده بودی .......... اون شب تو مطب دکتر خیلی معطل شدیم آخه چندبار معاینه کرد و هی گفت انقباضات رو بشمر و....... خلاصه وقتی رسیدم خونه خیلی خسته شده بودم و شب شده بود منم ساک تو رو که از مدتی قبل آماده کرده بودم دم دست گذاشتم تا صبح که شد برم بیمارستان . صبح اول وقت همراه بابایی و مامان زهره ر...
نویسنده :
اندیشه
12:37